با ورود به عصر حریم خصوصی، بازاریابان نیاز به درک واضحی از جایی که خریداران در هنگام تحقیق و تایید تصمیمات خرید آنلاین به آنجا میروند، دارند. آنها باید یاد بگیرند که چگونه از عملکردهای بازاریابی متنی در آن پلتفرمها استفاده کنند و در مورد تبلیغات و قرار دادن محتوا انتخابهای هوشمندانهای انجام دهند. در این مطلب قصد داریم درباره آینده بازاریابی صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
پایههای آینده بازاریابی بر خلاقیت و مشتری محوری
انقلاب دیجیتال و تغییرات در خطمشیهای حفظ حریم خصوصی به این معنی است که ما باید بهجای استانداردهایی که برای اندازهگیری موفقیت با استفاده از شاخصهایی مانند تعداد فالوورها، میزان باز شدن ایمیلها و نرخ کلیک استفاده میکنیم اقدامات مرتبط با هدف را در دادههای بازاریابی خود اندازهگیری کنیم.
در حال حاضر بازاریابان به اطلاعات بیشتری دسترسی دارند. پس دادههایی که با سفر خریدار و اهداف کمپین همسو هستند منجر به تعامل، دانلود یا پاسخهایی به دعوت به اقدامها میشوند. علاوه بر آن، مشتری محوری که یک بازاریاب برای انجام بازاریابی متنی به آن نیاز دارد، مستلزم درک عمیق نیازهای اجتماعی، مالی، عاطفی و فکری خریدار در مراحل خاص همراه با آنچه خارج از سفر خریدار است، دارد. پس وقتی نوبت به بازاریابی میرسد تغییر از تکیه بر الگوریتمها و حرکت به سمت چشمانداز رقابتیتر بازاریابی متنی با تکیه بر خلاقیت امکانپذیر است. به عنوان مثال اگر بازاریاب برای یک برند تحویل غذا یا بیرونبر، تبلیغات را در سایت دستور غذا قرار دهد، چه میشود؟ پاسخ به این سوال میتواند راههای جدید و جالبی برای قرار دادن تبلیغات دیجیتال باز کند. به همین خاطر در آینده، محتواهای خلاقانه از تصاویر و شرحها دور میشوند و به سمت ویدیو و تجربههای فراگیرتر میروند.
از آنجایی که تقریباً تمام تجربیات آنلاین با جستجو شروع میشوند برندها باید دارای رتبهبندی محتوایی باشند تا برای مخاطب هدف خود قابل مشاهده باشند. علاوه بر آن، اکثر برندها ترجیح میدهند با اینفلوئنسرهای خرد که دنبالکنندگان کمتری دارند اما تعامل بیشتری دارند شریک شوند. ضمنا مصرف پادکست نیز در حال افزایش است و آن فرصتی مقرون به صرفه برای برندها فراهم میکند تا تخصص خود را به نمایش بگذارند. پس با توجه به روشهای گوناگون در نحوه دسترسی مشتریان به کالا و خدمات اکثر مصرفکنندگان ترجیح میدهند درخواست نیازهای خود را با جستجوی صوتی به جای تایپ مطرح کنند یا آنها مایلند برای برندهایی که تجربه بهتری ارائه میدهند، هزینه بیشتری بپردازند. پس به دلیل اهمیت این موضوع در ادامه به آمارهای مهم ارائه شده در این مورد اشاره خواهیم کرد.
آمارهای مهم درباره آینده بازاریابی
فوربس در سال 2017 گزارش داد که 93 درصد از تمام تجربیات آنلاین با جستجو شروع میشود. جهان نیز در چند سال گذشته به شدت دیجیتالی شدهاست و برندهایی که بر هدایت ترافیک از طریق جستجوی ارگانیک تمرکز نمیکنند اگر قبل از آن، این کار را نکرده باشند از صحنه رقابت حذف خواهند شد. علاوه بر آن، رفتار اخیر برندها نشان میدهد که بازاریابان در اکثر موارد، نقش مهمی را که محتوا در استراتژیهای خود بازی میکند، میبینند. ضمنا نظرسنجیای که در سال 2020 که توسط Statista انجام شد، نشان داد که اکثریت بزرگ بازاریابان از زمان شروع همهگیری، اتکای خود به محتواهایی مانند پستهای رسانههای اجتماعی، وبلاگها و ویدیوها را افزایش دادهاند و طبق گفته سیسکو، هشتاد و دو درصد از کل ترافیک آنلاین تا پایان سال آینده از طریق ویدئو خواهد بود.
روندهای بازاریابی ویدیویی هیجان انگیز در پاسخ به تقاضای مصرف کنندگان در حال ظهور هستند. ویدئوهای زنده، داستانهای رسانههای اجتماعی، وبلاگنویسی و ویدئوهای تولید شده توسط گوشیهای هوشمند ممکن است برای نسل Z یا اینفلوئنسرها جدید نباشد امّا برای بازاریابی برندها برای مشتریان این یک دنیای کاملاً جدید است. ویدیو به برندها این فرصت را میدهد تا با مشتریان ارتباط بیشتری داشته باشند و شخصیت برند خود را بیش از هر زمان دیگری برجسته کنند. حتی سنتیترین برندها میتوانند از ویدیو برای برقراری ارتباط بهتر محصولات خود با مصرفکنندگان آن استفاده کنند و به مشتریان بالقوه نشان دهند که چرا آنها ارزشمند هستند؟
علاوه بر آن، رفتار مشتریان نیز تغییرکردهاست. هفتاد و یک درصد از مصرفکنندگان ترجیح میدهند به جای تایپ کردن، درخواستها را به صورت صوتی انجام دهند به همین خاطر برندها باید محتوای خود را برای صدا بهینه کنند. پس لازم است که برندها در استراتژی کلمه کلیدی خود، سوالاتی را هدف قرار دهند که مشتریان ممکن است در هنگام جستجوی محصولات و خدماتی که آنها ارائه میدهند، بپرسند.
پس با توجه به آن چه گفته شد همهگیری روندهایی را تسریع کردهاست که منجر به گزینههای بیشتر، راحتی بهتر و تعامل عمیقتر از همیشه برای مصرفکنندگان شدهاست و آینده بازاریابی متعلق به برندهایی خواهد بود که متعهد به ارائه یک تجربه کامل و بهینه برای مشتریاند و تجارت Omnichannel، پشتیبانی از مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی، و ارتباطات شخصیسازی شده توسط برندها تنها تعدادی از راههایی هستند که برندها بازی خود را در مورد تجربه مشتری برنده ارتقا دادهاند. به همین خاطر هشتاد و شش درصد از خریداران حاضرند برای تجربه بهتر مشتری هزینه بیشتری بپردازند. علاوه بر آن، هفتاد و هفت درصد از برندها ترجیح میدهند با اینفلوئنسرهای خرد کار کنند زیرا آنها بسیار بیشتر با مخاطبان خود درگیر هستند و ارتباط برقرار میکنند. ضمنا میکرو اینفلوئنسرها در همه پلتفرمها حضور دارند، امّا هیچ جا بیشتر از TikTok نیست آن جایی است که تبلیغات محصولات بهطور یکپارچه در محتوای ویدیویی به روشهای واقعی ادغام میشوند. پس در دنیایی که کاربران آنلاین میتوانند آگهی را در چند ثانیه ببینند واضح است که چرا برندها برای رویکردی جدید به اینفلوئنسرهای خرد متکی هستند.
در نهایت، بازاریابان دیجیتال باید مهارتهای خود را با تحولات دنیا و خواستههای مشتریان هماهنگ کنند. کسبوکارها نیز ملزم به استخدام افراد خلاق یا همکاری با آژانسهایی با قابلیتهای خلاقانهاند زیرا درک سفر مشتری بر اساس پرسونای مخاطب باید اولین قدم شما برای ایجاد محتوای خلاقانه باشد.
منابع: