چرا برخی از اکوسیستمهای استارتآپی موفق میشوند، در شرایطی که باقی آنها شکستهای مفتضحانه میخورند؟ ممکن است نبودن داستانهای موفقیت کافی، سرمایهگذاری و اعتماد به اکوسیستم [علت این مسئله باشد]؛ اما اگر عمیقتر بکاوید، متوجه خواهید شد که ذهنیت(طرز فکر) ملی نیز یک عنصر کلیدی است.
در این قسمت، الی دیوید و تیم استارتآپبلینک بررسی میکنند که چگونه ذهنیت ملی میتواند روی نرخ رشد یک اکوسیستم تاثیر بگذارد. اگر میخواهید برای این سوال که «چگونه ذهنیتهای ملی روی رشد اکوسیستم استارتآپی تاثیر میگذارند؟» پاسخی بیابید، به این قسمت گوش کنید.
اکوسیستم استارتآپی شدیدا از ساختارهای روانشناختی و فرهنگی جامعه تاثیر میگیرد. اکوسیستم استارتآپی نیز مانند یک ساختمان به پی و شالودهی قوی نیاز دارد. به همین علت، اگر بنیانهای فرهنگی و روانشناختی آن با فرهنگ کارآفرینی[جامعه] هماهنگ نباشد، موفق نخواهد شد. در ادامه به برخی از ذهنیتهای فرهنگی و روانشناختی که روی رشد اکوسیستم استارتآپی تاثیر میگذارند اشاره خواهیم کرد.
ذهنیت قهرمان در برابر شرور
ادراک [مردم] از کارآفرینان در هر جامعهای با دیگری متفاوت است. بعضی جوامع کارآفرینان را قهرمان میدانند؛ کسانی که مشکلات را حل میکنند و نوآوریها را ممکن میسازند. آنها اشتغالزایی میکنند و باعث رشد اقتصادی میشوند. از سوی دیگر برخی جوامع معتقدند که کارآفرینان حیلهگرند. در این محیطها جامعه موفقیت کارآفرینان را جشن نمیگیرد و تلاشهای آنان را تشویق نمیکند.
تاریخ یک ملت نیز بر رشد اکوسیستم استارتاپی آن تاثیر میگذارد. کشورهایی که عضو اتحاد جماهیر شوروی بودند، مانند استونی و لیتوانی، در حال بالا رفتن با استارتآپهای فناوریمحور خود هستند. چراکه پیشینهای در مهندسی را به ارث بردهاند. در مقابل برخی از جوامع که در طول زمان به نوآوری و کارآفرینی توجه کافی نشان ندادهاند در این زمینه از باقی عقب ماندهاند. یونان نمونهای از این جوامع است. این کشور از سرزمینی که نوآوری ایجاد میکرد تبدیل به کشوری شده است که ریسک نمیکند. در ده سال گذشته، آنها ارزش ابتکار و نوآوری روی اقتصاد را به یاد آوردهاند، اما تا به کشورهای پیشرو در این زمینه برسند زمان لازم است.
ذهنیت «کسی در امان نیست» باعث پیشرفت کارآفرینی است
در اقتصادی که بخشهای خصوصی و عمومی چیزی را تضمین نمیکنند، زمینهی راهاندازی کسبوکارهای جدید برای کارآفرینان فراهم میشود. به همین علت معقول است که در کشورهایی مانند ایالات متحده برای اکوسیستمهای استارتآپی ارزش بالایی قائل هستند. علاوه بر این ترس از شکست میتواند مانعی بر سر راه رشد اکوسیستم باشد. اگر مردم ترجیح بدهند که به جای چندین بار شکست خوردند از محدودههای امن حرکت کنند، رشد و تحول اکوسیستمها مشکلتر خواهد شد.
نرخ «اجتناب از عدم قطعیت» توصیفکنندهی سطح تحمل یک ملت برای موقعیتهای غیرمنتظره است. برای رشد یک اکوسیستم استارتآپی، این نرخ باید پایین باشد. اسنیتکر (۲۰۱۰) کشورهای سنگاپور، دانمارک، بریتانیای کبیر و ایالات متحده را به عنوان کشورهایی که نرخ «اجتناب از عدم قطعیت» پایینی دارند معرفی میکند. ترکیب این نرخ و رتبهبندی اکوسیستمهای استارتآپبلینک نشان میدهد که این کشورها بین ۲۰ کشور اول رقابتی قرار دارند. در نمودار زیر امتیاز این کشورها مشخص شده است:
آموزش کلید است!
آیا سیستم آموزشی شما به کودکان میآموزد که کارمند باشند یا به آنها کمک می کند که کارآفرینان موفق آینده شوند؟ تحصیل یکی از ابزارهای مهم اجتماعی شدن است که ارزشهای درونی هر فرد را به او میدهد. در سرزمینی که کودکان آن با این تفکر که شغل مطمئنی داشته باشند بزرگ میشوند رشد اکوسیستم استارتاپی مشکل خواهد بود. چراکه راهاندازی کسبوکار هدف اصلی آموزش آنها نبوده است.
راه حل سریعی در کار نیست
وقتی صحبت از تغییر طرزفکرهای ملی است، راه حلهای فوری در کار نیستند. الی دیوید، مدیر عامل استارتاپبلینک میگوید که حداقل 6-7 سال برای تغییر طرز فکر مردم نسبت به کارآفرینی و استارتاپها زمان لازم است. تعلیم سرمایهگذارها میتواند اقدام کوتاهمدت موثری باشد. تمرکز این تعلیم باید روی تنوع بخشیدن به پورتفولیوی آنها برای سرمایهگذاری در استارتآپهای آیندهدار باشد. ایجاد تغییر دائمی در روانشناسی ملی در صورتی ممکن است که به جوانان بیاموزیم از شکستهایشان درس بگیرند و خارج از چارچوب فکر کنند.