شب یلدا یک سنت چند هزار ساله است که هر ساله اقوام ایرانی از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب کشور آن را در آخرین شب پاییز جشن میگیرند. این جشن هم مانند دیگر جشنها آداب و رسوم خودش را دارد که با دانستن آنها میتوانیم شب یلدای گرمتر و زیباتری را با خانواده بسازیم.
ایرانیان باستان تولد خدای خورشید را در شب یلدا جشن میگیرند
مادربزرگم زمانی که میخواهد قصه شب یلدا یا همان شب چله را تعریف کند، از آن بهعنوان شب زایش مهر یا میترا یاد میکند. چون میترا نماد پیروزی نور و نیکی بر قدرتهای تاریکی بود. بعدها که بزرگتر شدم به دنبال تاریخچه این شب رفتم و فهمیدم شب یلدا در آستانه تولد میترا، خدای خورشیدست که نماد نور، خوبی و قدرت در زمین است. شب زایش مهر زمانی برای شادی ایرانیها بوده است. یلدا هم واژهای سریانی به معنای تولد است. در قرن سوم میلادی، میتراپرستان واژه یلدا را به طور خاص با اشاره به تولد میترا اتخاذ و استفاده کردند.
این جشن توسط مهاجران آریایی (ایرانی) در اواسط هزاره دوم قبل از میلاد به فلات ایران آورده شد، اما تاریخ اصلی این جشن را احتمالا میتوان تا پیش از زرتشت، در حدود هزاره سوم تا چهارم پیش از میلاد دانست. این جشن یکی از مهمترین جشنهای ایران باستان به شمار میرود و قدمت آن به 5 هزار سال میرسد. ایرانیان در سراسر جهان جشن ایرانی باستانی شب یلدا، طولانیترین و تاریکترین شب سال یا انقلاب زمستانی را جشن میگرفتند.
با این حال با ورود اسلام به ایران، جنبه مذهبی این جشن باستانی از یادها رفت؛ اما شب یلدا همچنان به طور گسترده برگزار میشود و رسم تا دیروقت بیدار ماندن در جمع دوستان و خانواده تا به امروز حفظ شده است. یکی از واقعیتهایی که در تاریخ خواندم و توجهم را جلب کرد، این بود که جشن آغاز زمستان اتفاقی نیست که فقط در ایران رخ دهد. برخی مناطق دیگر مانند ویتنام، اسکاتلند، بولیوی، پرو، چین، اکوادور، باهاما، پاکستان، ژاپن، کره، فیلیپین، تایلند، ویرجینیا، جامائیکا، روسیه و غیره وجود دارند که چنین مراسمی را برگزار میکنند. همهی آنها به استقبال زمستان میروند و شب یلدا را طبق سنتهای خودشان جشن میگیرند.
آداب و رسوم شب یلدا چه میگویند؟
از قدیم و ایام، ایرانیان دور کرسی [منقلی حاوی ذغال داغ که زیر میزی کم ارتفاعی که از هر طرف با چند پتوهای بزرگ که سرتاسر کرسی را میپوشاند] مینشستند و پتوها را روی پاهای خود میکشیدند تا در سرمای اولین شب زمستان گرم شوند.
یکی از رسوم مورد علاقه من بعد از شام شب یلدا، شاهنامهخوانی و فال حافظ است که رایجترین نوع فال در ایران است. از فال حافظ برای راهنمایی در زندگی، خانواده و دوستان خود استفاده میکنیم. برای گرفتن فال حافظ در این شب، معمولا کتاب دیوان حافظ بهدست بزرگتر خانواده باز شده و با صدای بلند خوانده میشود.
در بیشتر نقاط ایران، خانوادهها، اقوام و دوستان دورهم جمع میشوند و تا دیروقت بیدار میمانند و از شب یلدا لذت میبرند. پیشترها به مردم توصیه میشد که این کار را انجام دهند، چون اعتقاد داشتند که قدرتهای شیطانی در آن زمان در اوج خود هستند و با این کار در مقابل آنها، از خانوادهها محافظت میشود.
اگر مایلید درباره آداب و رسوم یلدایی شهرهای مختلف ایران بدانید یا میخواهید درباره یلدا در ۱۲ کشور جهان بدانید با اکسپرس مگ همراه باشید.
میوههای قرمز یلدا نماد نور هستند
امروزه هم همانطور که همهی ما میدانیم، معمولا خانوادهها در این شب کنار میزهایی با شمع روشن، هندوانه، انار، خرمالو، خشکبار و آجیل) دور هم جمع میشوند و در طول این شب، از یک شام خوب که معمولاً فسنجان هم هست. فسنجان به این خاطر که از مواد گرم مزاجی مانند گردو درست میشود. البته غذای شب یلدا بسته به غذای محلی هر منطقه دارد. مجموعهای از میوههای قرمز رنگی که از زمانهای قدیم که نشان دهنده رنگ سحر و نور بوده است، روی میز یا کرسی خانه پدربزرگها و مادربزرگها دیده میشود.
یکی از نکتههای جالب اینجاست که کشاورزان قسمتی از محصول هنداونه را که در تابستان برداشت میشود، برای این مناسبت نگهداری میکنند. در قدیم هندوانهها را زیر شاخهها و برگها در مکانی سرد دفن میکردند تا برای این مناسبت خاص تازه بمانند. زیرا اعتقاد بر این است که خوردن هندوانه سلامت و تندرستی را تضمین میکند.
میوهی دوم شب یلدا، انار است. اناردر فرهنگ ایرانمان نماد چرخه زندگی، تولد دوباره و احیای نسلها است. پوست بیرونی قرمز رنگ آنها نمایانگر رنگهای زرشکی سحر و دانههای قرمز روشن آنها، درخشش زندگی است.
در آداب و رسوم شب یلدا سیب قرمز هم نقش پررنگی دارد، این میوه هم بهخاطر رنگ قرمزش تداعی کننده طلوع خورشید است. معمولا میوههای دیگری هم که رنگهای گرم دارند مثل خرمالو و گلابی جزو سفرههای شب یلدا هستند.
آجیلهای ترکیبی از مغزهایی مانند پسته، بادام، فندق، کشمش، زردآلو خشک یا سایرمیوهها، انجیر و تخمههای برشته هندوانه و کدو تنبل هم جزو اصلی و دوست داشتنی آداب رسوم شب یلدا هستند.
تزئین و نورپردازی خانهها و حیاطها با شمع نیز از آداب جذاب شب یلدا در ایران است. اگرچه این کار قبل از اختراع برق انجام میشد، اما هنوز در برخی مناطق کشور از لوازم تزئین مانند ظروف طلایی برای پر زرق و برق نشان دادن سفر یلدا استفاده میشود.
شب یلدا در ادبیات ایران
همانطور که بالاتر اشاره کردم، برگزاری مراسم شب یلدا با حافظ و شاهنامه فردوسی عجین شده است. شاعران و نویسندگان هم شب یلدا را در آثار خودشان با معنای مختلف و استعاره جای دادهاند.
از آنجا که شب یلدا طولانیترین و تاریکترین شب است، نماد بسیاری از در شعر فارسی شده است. مثلا جدایی از معشوق، تنهایی و انتظار. شاعران ولی در آثار هنری خود اعتقاد دارند که بعد از شب یلدا دگرگونی رخ میدهد یا انتظار به پایان میرسد، نور می درخشد و خوبیها غالب میشوند.
حافظ در بیتی از معنای اصلی یلدا استفاده میکند: «صحبت حکام، ظلمت شب یلداست/ نور ز خورشید خواه بو که برآید». در بیت حافظ، صحبت یعنی مصاحبت و همنشینی که انسان را از نزدیکشدن به حکام دور میدارد و میگوید اگر نور هم میخواهید، از خورشید تمنا کنید نه مثلا از شمعی که بعد از مدت کوتاهی فرو میمیرد
حکایت یلدا در اشعار غنایی و عاشقانه، حکایتی دیگر است. حکایت از گیسوی بلند یار و شب هجران و انتظار. مثلا سعدی در این باره سروده است: «نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست/ شب فراقِ تو هر شب که هست یلداییست.»
بسیاری شاعران دیگر هم از شب یلدا در اشعار خود استفاده کردهاند، چرا که یلدا بهنوبه خود پیامآورطلوعی پس از تاریکی است، پس چه استعارهای بهتر از یلدا برای استفاده در اشعار فارسی؟
در زمینه داستان هم یلدا یک جشن باستانی و یک میراث ناملموس فرهنگی است که نه به شیوههای رسمی بلکه به صورت شفاهی به نسلهای مختلف با افسانهها منتقل شده و بر اساس آن رسوم و سنتهایی شکل گرفته است. یکی از معروفترین آنها ننه سرماست.
«این مادربزرگ پیر در آسمان زندگی می کرد و دو پسر داشت که سرما را با خود به زمین میآوردند. یکی از آن ها چله کوچک و دیگری چله بزرگ.
چلهی بزرگ مرد مهربانی بود که از روز اول زمستان، برای ۴۰ روز بر زمین حکمفرمایی میکرد؛ اما بعد از این که حکمفرمایی چله بزرگ تمام میشد، پسر دوم ننه سرما یعنی چله کوچک حکمرانی خود را بر جهان آغاز میکرد.»
افسانههای ایرانی برای من و حتما شما سرشار از معنا و زیبایی هستند و داستان شب یلدا هم از این قاعده مستثنی نیست.
سهم ناچیز شب یلدا در سینمای ایران
برخلاف ادبیات و فسانهها، سابقه پرداختن به شب یلدا، در سینمای ایران چندان غنی نیست. تقریبا میتوان گفت به آیینهای دینی و مذهبی در سینمای ما بیشتر پرداخته شده و آیینهای باستانی و ملی، البته بهجز نوروز نادیده گرفته شدهاند.
کیومرث پوراحمد در دهه ۸۰ «شب یلدا» را ساخت که در فیلم اشارهای ضمنی به این آیین نمیکند، اما شبی طولانی به درازای یلدا، برای کاراکترش میسازد که در نهایت به صبح و سپیدی برف میرسد.
هرچند ما نشانهای از آیین شب یلدا در فیلم پوراحمد نمیبینیم، اما او موفق میشود شب تنهایی شخصیتش را در مقابل شلوغی و جشن مورد انتظار از شب یلدا قرار دهد و اینگونه تنهایی شخصیتش را یلدایی کند. تنها اثری که در سینمای ایران، ما را به یاد این شب میاندازد، متاسفانه همین فیلم است. در سینما جهان هم ساموئل خاچیکیان، فیلمی با نام «قصه شب یلدا» دارد که یلدا، نام شخصیت اصلی این فیلم است؛ اما هیچ ارتباطی به این شب ندارد.
چیزی که از این شب بیشتر در یادمان مانده، تصاویری از سریالها و فیلمهای تلویزیونی نوستالژی است که به دورهمی خانوادهها در این شب پرداختند و گشودن دیوان حافظ را از ملزومات این شب به نمایش گذاشتند.تا اینجای کار که سهم سینمای ایران از آداب و رسوم «شب یلدا»ی ایرانیان، چیزی بیش از یک فیلم نبوده است.
یلدا، طولانیترین شب سال، جشنی کهن است که از نیاکان به ما ارث رسیده. این جشن نوید نور، امید و زندگی میدهد یلدا به یادمان میآورد که سیاهی و تیرگی و فراز و نشیب روزگار را در کنار یکدیگر و به امید با هم بودن و باهم زیستن پشت سر بگذاریم و فصلی جدید را رقم بزنیم.
.